اشتراک گذاری:

نصیحت برای استارت آپ در اواخر مرحله رشد

در دنیای جدید استارتاپ ها متغیرهای زیادی وجود دارد، ما در گروه سرمایه گذاری حرکت اول برای موفقیت پروژه های استارتاپ ها بعنوان نمونه ای از خدمات خود، تجربیات ارزنده خود را ارائه می دهیم و امیدواریم که مطالعه و اشتراک گذاری این مطالب برای شما مفید باشد. 

مدیریت 

قبل از به تطبیق رساندن فرآیند “محصول / بازار” ، کار شماره یک شما برای شروع یک کسب و کار موفق، ساخت یک محصول عالی است. اما با پیشرفت شرکت شما و بکار گرفتن بیش از 25 نفر پرسنل، کار اصلی شما از ساخت یک محصول عالی به ساخت یک شرکت بزرگ تغییر می کند.

شرکت های تازه تاسیس در ابتدا به سطح مدیریتی بسیار محدود نیاز دارند و این مدیریت محدود برای شرکت های کوچک کافی میباشد. وقتی در یک شرکت کمتر از 20 نفر کارمند وجود داشته باشد ، بیشتر پرسنل گزارش خود را مستقیم به موسس شرکت ارائه می دهند. این نوع ساختار سازمانی برای مراحل اولیه رشد یک شرکت مطلوب است. 

اما این نوع ساختار مدیریتی که برای شرکت هایی با ظرفیت کمتر از 20 کارمند به خوبی کار می کند می تواند برای شرکت هایی  با بیش از 40 نفر پرسنل فاجعه بار باشد. قبل از آنکه دچار اینگونه فاجعه ای در درون سازمان تان بشوید، شما می بایست مطلع باشید که نیاز به ساختار دارید.

ساختار نباید پیچیده باشد. برای شروع ، تمام آنچه شما نیاز دارید این است که هر کارمند دقیقا یک مدیر داشته باشد و با مدیر خود در ارتباط باشد  به همین صورت هر مدیر نیز باید بداند که گزارش های مستقیم را از چه کسانی باید بگیرید. شما می بایست سعی کنید پرسنل خود را به تیم هایی مشخص و معقول تقسیم کنید.

وضوح و سادگی ساختار مدیریتی شما مهم هستند – نباید سعی کنید در ساختار مدیریتی نوآوری انجام دهید، آن را پیچیده یا ناملموس نکنید. داشتن یک ماموریت واضح  و هدف های واضح نیز بسیار مهم هستند – هرچه این کار را بهتر انجام دهید ، سیستم مدیریت شما کمتر دچار مشکل میشود. 

گذشته از چگونگی ساختار مدیریتی ، چند مورد مدیریتی دیگر وجود دارد که بنیانگذاران غالباً در آنها با شکست مواجه می شوند: 

استخدام افراد ارشد: معمولاً در روزهای اولیه، استخدام افراد سالخورده اشتباه است. با شروع روند بزرگ شدن شرکت، اضافه کردن افراد / مدیران ارشد که قبلاً شرکت هایی را ساخته اند به پرسنل شرکت ، واقعاً ارزشمند است. از انجام این کار نترسید. 

واگذار کردن امور: با شروع روند بزرگ شدن شرکت ها ، بسیاری از بنیانگذاران به جای اختصاص دادن کار به افراد دیگر ، انجام امور را بیش از حد امکان به خود اختصاص می دهند. این می تواند برای مدتی کار کند ، اما با رشد شرکت، نیروی شما کاهش می یابد و در نتیجه انجام امور دچار نقصان می گردند. واگذاری کار و استخدام افراد مورد نیاز برای جلوگیری از رسیدن به مرحله شکست بسیار مهم است.

 واگذاری محدود: بسیاری از بنیانگذاران سعی می کنند با داشتن کارمندان و محول کردن کارها به آنها، تمامی امور را انجام بدهند، اما همچنان سعی می کنند همه تصمیمات را به تنهایی بگیرند. این به درستی کار نمی کند، هم از جهت مقیاس انجام کارها و هم از جهت کارآمدتر کردن کارمندان.

درعوض ، به کارمندان این قدرت را بدهید تا تصمیمات را خودشان بگیرند. به آنها بگویید که چگونه در مورد یک مشکل فکر می کنید ، اما بگذارید آنها تصمیم را خودشان بگیرند. اگر افراد مناسب را استخدام کرده اید ، باید به آنها اعتماد کنید. 

اگر کار به درستی انجام پذیرد ، واگذاری بیشتر امور بی خطر خواهد بود؛ مخصوصاً کارهایی که نمی خواهید انجام دهید را واگذار کنید. سعی کنید اموری که واقعاً می خواهید با آن درگیر شوید را تفویض نکنید، اگر کاری که شما از آن لذت می برید و یا فکر می کنید کار پر منفعتی برای شرکت خواهد بود را خودتان انجام دهید رضایت بیشتری خواهید داشت. 

سازمان شخصی: بسیار مهم است که روشی را جهت ردیابی امور انجام شده توسط افراد توسعه دهید. این روش باید امکان پیگیری کارهایی که باید انجام شود و روندهایی که باید دیگران دنبال کنند را برای شما فراهم آورد. وقتی تازه وارد بازار می شوید و روی محصول متمرکز هستید، مهم نیست که این مسئله را تشخیص دهید ، اما وقتی تبدیل به مدیر می شوید ، این مسئله بسیار حیاتی است. 

برقراری ارتباط: با بزرگ شدن شرکت و وسعت گرفتن امور، شما این امکان را نخواهید داشت تا مکالمه یک به یک و مستقیم با همه پرسنل خود داشته باشید. برای این کار ، یاد بگیرید که چطور میتوانید از طریق نوشتار به صورت روشن و مختصر با پرسنل خود ارتباط برقرار کنید و آن را با همه به اشتراک بگذارید. این یکی از عالی ترین کارهایی است که می توانید انجام دهید، این روش برای شرکت هایی با مقیاس هزاران نفر کارایی دارد. جلسات عمومی با حضور همه کارمندان حداقل یک بار در ماه می تواند یک روش واقعاً موثر برای برقراری ارتباط باشد، و همچنین در صورت امکان، گرفتن گزارشات از تک تک افراد هم ایده خوبی است.

منابع انسانی 

بیشتر بنیانگذاران در مرحله اول راه اندازی ، منابع انسانی  را در نظر نمی گیرند، اما این بزرگترین اشتباه است که با گذشت زمان و رسیدن به مراحل بعدی همچنان منابع انسانی را نادیده بگیرند.  منابع انسانی  مناسب به شما کمک می کند خیلی سریع تر رشد کنید. 

منابع انسانی مناسب به معنای سه چیز است: ساختار مدیریتی واضح ، راهی که افراد بتوانند در مورد مسائل و نگرانی های محل کار صحبت کنند و مسیرهایی را برای تکامل کارکنان در مشاغل خود ایجاد کند.

مؤلفه مهم و اصلی جهت ایجاد اینگونه مسیرها، بازخورد عملکرد است. می تواند اندک باشد ، اما باید به طور مکرر اتفاق بیفتد. این مؤلفه در جهت آگاه شدن کارکنان در مورد نحوه عملکردشان (خوب یا بد) میتواند کمک زیادی کند.

همچنین باید ارتباط بین چگونگی عملکرد با جبران خسارت مشخص شود. کارکنان با یکدیگر در ارتباط هستند و آنها در نهایت از میزان غرامت همکارانشان مطلع میشوند. در نظر داشته باشید وجود بیش از حد این مولفه نیز، می تواند یک فاجعه کامل باشد. موارد  جبران خسارت به کارکنان نشان میدهند که تا چقدر مقدار باید درست کنند – برای مثال ، یک مهندس سطح متوسط می داند که او در محدوده خاصی قرار دارد و یک مهندس ارشد در محدودی دیگری. این مولفه می تواند امور را به صورت عادلانه نگه دارد و به جلوگیری از مذاکره دیوانه وار بین کارکنان بسیار کمک می کند. 

حقوق صاحبان سهام نیز یک مؤلفه بسیار مهم جبران خسارت است. داده های شرکت YC حاکی از آن است که بیشتر شرکت های موفق حق سهام زیادی را توزیع کرده اند. 

اصولا به بنیانگذاران توصیه میشود که آنها باید برنامه ای برای واگذار کردن سالانه حدود 3 تا 5 درصد از سهام شرکت را تا ده سال اول تاسیس داشته باشند. این سهام بسیار زیادی را در بر میگیرد اما شما باید این کار را انجام دهید تا افراد خود را با انگیزه و همسو نگه دا

همچنین ایده خوبی است که این کار را با کمک استخدام نیروی تازه کار برای کارمندان قدیمی شرکت که جایگاه خود را محکم می دانند ، انجام دهید. برای این کار باید زودتر برنامه ای تهیه کنید. شما هرگز کارمندی را که به فکر ترک شرکت میباشد نمی خواهید زیرا آنها از چهار سال خود، سه سال را در شرکت شما بوده اند(چهار سال، میانگین زمانی حضور یک کارمند در یک شرکت میباشد.). همیشه جلوتر از تصمیم گیری های کارکنانتان حرکت کنید.

 در برنامه ریزی های بلند مدت ، حتما فرسودگی شغلی تیم خود را زیر نظر داشته باشید. ساختن یک شرکت واقعاً یک ماراتن است و شما نمی توانید افرادی را حفظ کنید که 100 ساعت در هفته و به طور دائمی کار می کنند. شما از آنها می خواهید که به تعطیلات بروند ، چالش های جدیدی داشته باشند و کارهای جدیدی انجام دهند.

 اگر اوضاع خوب پیش برود ، بازه زمانی های 12 یا 24 ماهه نیز زمان خوبی برای ایجاد فرایند استخدام است. به محض اینکه فرآیند “محصول / بازار” مناسبی بدست آوردید (نه قبل از آن) ، باید یک پروسه برای استخدام تمام وقت ایجاد کنید – مهمترین فاکتوری که باید در نظر بگیرید، به طور حتم استخدام بهترین افراد میباشد و شما تا حد امکان میخواهید این فرایند برای پیشرفت شرکت موثر باشد.

چند نکته دیگر درباره نیروی انسانی:

 ایجاد یک تیم متنوع:  قبل از شروع فرایند های استخدامی 12-24 ماهه ، ارزش آن را دارد که در مورد چگونگی ساختن تیمی با دیدگاههای متنوع فکر کنید. شما چشم انداز واحدی را می خواهید ، اما تنوع دیدگاه ها نیز خوب است.

 پیشنهادات را اعلام کنید: سعی کنید هر پیشنهاد شغلی بالقوه را در لیست داخلی شرکت اعلام کنید. اگر این کار را انجام دهید ، اغلب اوقات کسی در شرکت موارد خوب یا بد در مورد کارمند آینده تان می داند.

 ساختار دائمی: برنامه ای را برای استخدام کارمندان جدید داشته باشید. از این طریق وقتی کسی شروع بکار میکند ، میدانید هفته اول آنها باید به چه شکل به نظر برسد و چگونه آموزش خواهند دید.

 ایجاد مسیرهایی برای کارمندان تازه: با بزرگ شدن یک شرکت ، شما در اندیشه اینکه، مسیر کاری 10 تا 15 کارمند اصلیتان به چه صورت باشد، خواهید بود. آنها ممکن است برای پست های اجرایی مورد نیاز جدید مناسب نباشند ، اما شما می خواهید که آنها خوشحال باشند – آنها احتمالاً در بین همکاران خود محبوب و بسیار مفید هستند. بنابراین فعال باشید و مستقیماً با آنها در مورد مسیرشان صحبت کنید. با آنها بنشینید و بپرسید که چطور می خواهند مشاغلشان در داخل شرکت پیشرفت کند.

 بهره وری شرکت

 ساختن شرکتی که قادر به نوآوری مکرر باشد سخت ترین کار در تجارت است. اکثر شرکت ها یک کار بزرگ را انجام می دهند و سپس نوآوری را متوقف می کنند. بنیانگذاران بزرگ برای غلبه بر این کار بسیار سخت تلاش می کنند.

 همترازی نیروی انسانی در شرکت های کلیدی به دلیل اینکه افراد در یک سطح قرار ندارند یا اولویت ها را نمی فهمند ، بی ثمر می شود. اگر بتوانید کل تیم را در یک راستا نگه دارید ، بیش از نیمی از نبرد را پیروز شده اید.

 با یک ماموریت مشخص، نقشه راه و اهداف بسیار واضح شروع به حرکت کنید. همه افراد شرکت باید بدانند نقشه راه برای 3-6 ماه یا حتی یک سال آینده چیست.

 یک تست کلاسیک برای شرکت های در حال رشد وجود دارد – از بنیانگذاران یک سؤال ساده پرسید میشود:

 “اگر از 10 کارمند شما سوال پرسیده شود که سه هدف برتر برای شرکت چیست؟  آیا پاسخ همه یکسان خواهد بود؟”

در 100 درصد مواقع موسسین می گویند بله. بعد از انجام تست، متاسفانه در 100 درصد از موارد هیچ دو کارمند جواب یکسانی نمی دهند.

 بنیانگذاران همیشه از این امر غافلگیر می شوند زیرا آنها فکر می کنند با ایده های خود به طور موثر ارتباط برقرار کرده اند. در واقعیت ، آنها با ایده های خود به طور واضح و یا به همان اندازه مکرر که ممکن است ارتباط نگرفته اند. ضروری است که یک عادت برای تکرار نقشه راه و اهداف خود داشته باشید تا مردم بتوانند آنها را بطور کامل درک کنند.

 به همین ترتیب ، ارتباط شفاف واقعاً مهم است. برای بنیانگذاران بسیار مهم است که هر هفته یک جلسه مدیریت با گزارش های مستقیم برگزار کنند. ایده خوبی است که حداقل یک بار در ماه با کل شرکت جلساتی داشته باشید. از اینها استفاده کنید تا از طریق نقشه راه جامع شرکت ، برنامه کوتاه مدت سه ماهه و چگونگی حرکت از برنامه کوتاه مدت به اهداف بلند مدت را مشخص کنید.

سایر نکات بلند مدت بهره وری:

 جلسات تفریحی: بهترین افراد خود را برای تعطیلات آخر هفته در خارج از فضای شرکت بفرستید ، در مکانی که همه برای صحبت کردن و فکر کردن به تصویر بزرگتر اهداف شرکت وقت کافی و آزادی ذهنی دارند. افراد وقتی که درگیر کار های روزانه خود نیستن ایده های جالبی دارند.

 اسناد حقوقی را شماره گذاری کنید: اگر به کسی ماموریت دهید که قراردادها و همچنین اسناد مهمی که شرکت تاکنون امضا کرده است را جستجو کرده، جمع آوری و بایگانی کند ، شما تعداد بسیار زیادی از مشکلات آینده خود را از بین بره اید.

 شروع به انجام برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل مالی کنید (FP&A): اگر کسی که توانایی ایجاد یک الگوی بسیار عالی از تجارت را دارد، استخدام کنید، می توانید چگونگی فرآیند عملیاتی یک کسب و کار در سطحی را که برای اکثر مردم قابل درک نیست بصورت بهینه سازی شده درک کنید. اکثر مدیران تا زمانی که چندین کارمند نداشته باشند اقدام به استخدام فردی که در این زمینه تخصص دارد نمی کنند ، اما این حرکت با ارزش را زودتر انجام می دهد.

 همکاری با یک سرمایه گذار: دریافت یک کمک هزینه تمام وقت در قالب یک همکاری، تصمیم مهمی است که خیلی زودتر از آنچه در نظر دارید باید انجام دهید. اگر بعد ازمرحله  دوم پروژه، سرمایه گذار مناسبی را پیدا کنید و با سرعت بیشتری فازهای بعدی را طی کنید، مطمئناً نتیجه بهتری خواهید گرفت تا این که بعداً  از یک بانک وام سرمایه گذاری دریافت کنید.همچنین در این روش هزینه کمتری خواهید پرداخت و ریسک بسیار کمتری خواهید داشت.

 به اقتصاد واحد توجه کنید: دیر یا زود شما باید بدانید که چگونه می توانید سود بیشتری از هزینه ای که برای مشتری انجام میدهید داشته باشید. بسیاری از شرکتهای بزرگ بلافاصله پس از شروع به کسب درآمد، از واحد اقتصاد خوبی برخوردار بوده اند ، حتی اگر این شرکتها برای مدت طولانی پول از دست میداند همچنان واحد اقتصادی خود را حفظ میکردند.

 گردش مالی خود را رصد کنید: حتی اگر واحد اقتصاد عالی به نظر برسد ، باید مطمئن شوید که پول در بانک وجود دارد. بیشتر از نیاز چند ماه، پول نقد در بانک نگه دارید.

روانشناسی بنیانگذار

 همچنان که به کار برای شرکت خود ادامه میدهند، امور تقریباً سخت تر می شود. اهداف در سطح بالاتری قرار می گیرند، در حالی که سرعت رشد به تدریج پایین می آید. 

با موفقیت بیشتر ، مردم شروع به تخریب شما می کنند. روزنامه نگاران و افراد در اینترنت روشهایی را برای بازخواست کارهایی که انجام می دهید پیدا می کنند ، و خواندن آنها نیز میتواند بر روی شما اثر منفی بگذارد. در اوایل ، باید فهمید که چگونه از نفرت ها چشم پوشی کنید. 

همچنین در ابتدای راه ، خوب است که به این فکر کنید که سفر شما تا چه مدت طول خواهد کشید. تعداد بسیار کمی از بنیانگذاران تعهد بلند مدت نسبت به آنچه در حال ساختن هستند دارند و آنهایی که به این تعهد توجه میکنند مزیت بزرگی دارند. یک استراتژی داشته باشید که فرض کنید شما برای 10 سال آینده روی شرکت خود کار خواهید کرد – این یک مزیت بزرگ است که معدود موسسین از آن استفاده می کنند.

یادتان باشد که به خودتان تعطیلات بدهید. ما اغلب مؤسسانی را می بینیم که سه یا چهار سال می گذرد بدون اینکه هرگز تعطیلات واقعی داشته باشند. این ممکن است برای یک یا دو سال کار کند ، اما شما را نابود میکند. 

سرانجام ، تمرکز خود را از دست ندهید. تمرکز همان چیزی است که شما را در وهله اول موفق کرده است. دلایل زیادی وجود دارد که مردم تمرکز خود را از دست می دهند – قطعاً فرسودگی شغلی یکی از عوامل است و صحبت کردن با خریداران بالقوه یکی دیگر از موارد خطرناک است. پریشان نشوید.

بازاریابی و روابط عمومی

ما به شرکت ها می گوییم بازاریابی و روابط عمومی را برای مدت طولانی نادیده بگیرند. بودن در تیتر مطبوعات باعث شروع به کار کردن استارت آپ شما نمی شود.

اما ، هنگامی که موفقیت شما آغاز میشود، به چیزی تبدیل می شود که بنیانگذاران باید وقت خود را صرف آن کنند. هنگامی که محصول شما در حال کار است ، از مرحله اهمیت ندادن به مرحله اهمیت دادن بروید. 

هرگز پیام اصلی شرکت را به یک شرکت روابط عمومی یا رئیس بازاریابی خود واگذار نکنید. شما باید بفهمید که پیام شرکت برای خودتان چیست. 

همچنین توصیه می شود با روزنامه نگاران کلیدی آشنا شوید. هیچ روزنامه نگاری نمی خواهد با روابط عمومی یک شرکت صحبت کند. آنها هنگام مصاحبه با بنیانگذار خوشحال تر خواهند بود. سه یا چهار روزنامه نگار را انتخاب کنید که با آنها رابطه نزدیکی برقرار کرده اید و شما را می فهمند ، سپس با خودشان تماس بگیرید. آنها در واقع به شرکت توجه و از ان مراقبت می کنند.

معامله 

اگر وارد معاملات توسعه تجارت می شوید ، حتماً با شخصی که می خواهید با آنها معاملات بزرگی انجام دهید ، ارتباطات شخصی ایجاد کنید. هیچ کس نمی خواهد احساس کند که از آنها به صورت ابزاری استفاده می شود ، بنابراین مطمئن شوید رفتار شما نشان می دهد که در واقع به شخصی که با او سر و کار دارید اهمیت می دهید.

 گفته می شود که شرایط رقابتی را ایجاد کرده اید. این یک اصل اساسی مذاکره است و بیشتر بنیانگذاران این کار را از جمع آوری کمک های مالی یاد می گیرند. وقتی شرایط رقابتی داشته باشید و پایدار بمانید ، شرایط و معاملات خوبی را به دست می آورید. 

نکته آخر که بیان خواهد شد این است که شما باید آنچه را که می خواهید بپرسید. اگر در معامله چیزی می خواهید  ، از بیان آن نترسید.

این نکته ارزش گفتن دوباره را دارد – در مرحله بعدی شرکت شما یک “موجود” متفاوت از زمانی است که برای اولین بار آن را راه اندازی کرده اید و باید از آن آگاه باشید. وقتی از آن نقطه عبور می کنید ، به آن توجه زیادی داشته باشید و چیزها را به ترتیب تنظیم کنید.

به طور خلاصه ، مدیریتی کاملاً ساده و ساختارمند داشته باشید که کارکنان آن را درک کنند. راه هایی را برای افراد تنظیم کنید تا مشاغل خود را پیش ببرند و از آنها پاداش بگیرند. اطمینان حاصل کنید که بیشترین توجه خود را به چیزی که به توجه شما نیاز دارد میدهید، بی توجه به آنچه انجام نمی شود باشید. به وضوح در شرکت ارتباط برقرار کنید و یک نقشه راه تنظیم کنید تا کارکنان  بدانند کجا می توانند تلاش های خود را نشان دهند. 

بدیهی است که چیزهای زیادی برای انجام وجود دارد ، اما حفظ این موارد می تواند کمک زیادی به شما کند. و دوباره در نظر داشته باشید ، هنگام شروع کار ، نگران این چیزها نباشید – در ساخت یک محصول عالی متمرکز شوید.