تنها چیزی که مهم است رسیدن به توازنی بین محصول و بازار است
اکثر افراد تنها درکی مفهومی از مناسب بودن بازار برای محصولات دارند و حتی افراد کمتری به شکلی سیستماتیک دنبال آن میروند. در این نوشتار سعی شده است تا عملیترین تعریفهای متناسب با محصول و بازار ارائه شود که به دو قسمت پیش از ارائه محصول و بعد از ارائه محصول تقسیم شده و بر اساس اهمیت طبقهبندی شدهاند.
برای پیش از ارائه محصول باید به دنبال چه بگردید؟
۱– هیجان قابل مشاهده
پیش از ارائه محصول باید به دنبال بازخورد بسیار قوی از مشتریان باشید، حتی از گروه کوچکی از افراد.
۲– مردم حاضر باشند تا اکنون هزینه آن را پرداخت کنند
آیا مردم حاضرند هزینه این محصول را به شما پرداخت کنند؟ تحقیق کنید و مستقیما از آنها بپرسید حتی سعی کنید آنها را وادار کنید که به شما بابت این محصول پول پرداخت کنند تا زودتر به آن دسترسی داشته باشند. اگر بتوانید آنها را وادار کنید که پول خود را قبل از اینکه کالایی داشته باشند، پرداخت کنند، نشانه آن است که بازار مناسب محصولات خود را پیدا کردهاید.
برای پس از ارائه محصول باید به دنبال چه بگردید؟
۱– حفظ و نگهداری: کاربران دور هم جمع میشوند
به مرور زمان درصد کاربران فعال برای گروههای مختلف را ترسیم کنید تا منحنی نگهداری برای خود ایجاد کنید. اگر در مقطعی خط این منحنی صاف شود، احتمالا محصول یا بازار مناسب را برای برخی از بازارها یا مخاطبان پیدا کردهاید.
بنابراین مهم است تا میزان حفظ و نگهداری کاربران برای برخی از محصولات را که قادر به رشد قابل توجهی هستند، پیدا کنید تا معیار مناسبی در اختیار شما قرار گیرد.
۲– نظرسنجیها: کاربران میگویند اگر محصولتان از بین برود ناامید خواهند شد
از کاربران خود نظرسنجی کنید و از آنها بپرسید “اگر دیگر نتوانند از این محصول استفاده کنند چه احساسی خواهند داشت؟” و درصد پاسخدهندگانی که گزینه “بسیار ناامید کننده” را انتخاب کردهاند، اندازه بگیرید. اگر این درصد بیش از ۴۰٪ باشد، بازار مناسب محصولات را پیدا کردهاید.”
۳– رشدی با سرعت بالا
تنها راهی که خواهید فهمید، خواستههای مشتری را اجابت کردهاید یا نه، این است که برای برنامههای مشتریان و مصرفکنندگان خود شروع به رشد کنید. در حقیقت اگر انفجاری عمل نکنید، آنچه را مشتری میخواهد ایجاد نخواهید کرد بنابراین بدین معنی است که مشتری های خود را از دست میدهی در نتیجه تجارت بزرگی ندارید.
۴– رشد مقرون به صرفه
هر چقدر سوخت سرمایه بالاتر باشد، استارتآپ به جای رشد میسوزد و هرچه سوخت سرمایه کمتر باشد، رشد استارت آپ موثرتر است.
در واقع این معیاری برای تناسب محصول و بازار است. استارتآپی که با صرف ۲ میلیون دلار، تنها یک میلیون دلار کسب می کند، چشمگیرتر از آن است که با صرف ۵ میلیون دلار این میزان را بدست آورد. به نظر میرسد که بازار، محصول را از دل استارتآپ بیرون میکشد در حالی که در حالت دوم، استارتآپ محصول خود را وارد بازار میکند.
۵– هزینه خرید مشتری < ارزش مادام العمر مشتری
وقتی بتوانید مشتریانی را با هزینه کمتری نسبت به آنچه برایتان ارزش دارند جذب کنید، کالای مناسب بازار پیدا کردهاید. یا به عبارت دیگر این تعریف ساده را به خاطر داشته باشید، ارزش هر کاربر بیشتر از هزینه وارد کردن آنها به محصول است. این بدان معناست که به اندازه کافی مشتری در آنجا وجود دارد و میتوانید آنها را به طور کارآمد وارد کنید.
۶– مشتریان برای محصول شما سر و دست میشکنند
شما همیشه میتوانید محصول / بازار را در هنگام وقوع احساس کنید. یعنی مشتریان به همان سرعتی که میتوانند محصول را خریداری کنند، در حال رشد هستند. سرمایه مشتریان در حساب شرکت شما جمع میشود و میتوانید در اسرع وقت کارمندان فروش و پشتیبانی مشتری را استخدام کنید. از سوی دیگر خبرنگاران تماس خواهند گرفت چون در مورد محصول جدید داغ شما چیزهایی شنیدهاند و میخواهند در این مورد گفتگو کنند. جوایز کارآفرین سال را دریافت میکنید و .…
۷– حتی در صورت خراب شدن محصول از آن استفاده میکنند
اگر محصول شما نامناسب است و مردم همچنان از آن استفاده میکنند یا اگر با محصول خراب ماندگاری بالایی دارید، واضح است که بازار مناسب محصولات را دارید.
معیار بزرگی از تناسب محصول / بازار به ویژه در مصرفکننده، زمانی است که یک شرکت با وجود اجرا و مدیریت ضعیف به سرعت در حال رشد است.
هنگامی که مشتریان به شدت خواستار محصولی هستند، بدین معنی است که استارتآپ با وجود خطاهای متعدد هنوز هم میتازد و موفق است.